صبح صادق >>  دین >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۸  ، 
کد خبر : ۳۴۹۹۶۱

امر به ‌معروف و حفظ کرامت انسانی

پایگاه بصیرت / سید مرتضی رضایی
فلسفه دستورات دینی چیست؟ شاید یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها و مشغولیت‌های ذهنی ما این باشد که این‌ همه دستور و ابلاغ و تلاش برای بالا بردن معرفت انسان‌ها برای چیست؟ چطور باید آن را فهمید و در جهت عملی کردن آن حرکت کرد؟ مگر بناست این انسان به کجا برسد که باید این‌قدر مراقب خود و هم‌نوعان خود باشد؟ پاسخ این پرسش در یکی از آیات قرآن کریم آمده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً»؛ ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم و بر دريا و خشكى سوار كرديم و از چيزهاى خوش و پاكيزه روزى داديم و بر بسيارى از مخلوقات خويش برتری‌شان نهاديم.(اسراء/70) خداوند انسان را خلق کرده، او را بنده خود قرار داده، تکریمش کرده و نمی‌خواهد که کرامت او از بین برود. بنابراین هر رفتار، گفتار و افکاری که کرامت انسان را خدشه‌دار کند، مردود و محکوم است. اینکه ما بنده خدا باشیم، یعنی کرامت داشته و داریم. چنانکه در اذان گواهی می‌دهیم به همین کرامت که در وجود قدسی رسول گرامی اسلام(ص) است. آنجا که می‌گوییم: «أشهَدُ أنَّ محمَّداً عبدهُ و رَسولُه»؛ در اینجا عبد بودن مقدم بر رسول بودن است. انسان به‌دلیل این مقام باید خود را مقید به انجام تکالیف و دستورات کند تا کرامت خود را حفظ کند و آن‌را از بین نبرد. از طرفی انسان‌ها مکلف هستند به رعایت این کرامت نسبت به انسان‌های دیگر؛ یعنی باید از کرامت انسانی انسان‌های دیگر هم مراقبت کنند. این کرامت در بیان نورانی امام صادق(ع) این‌طور آمده است: «اَلناسُ معادِنُ، کمَعادِنِ الذهَبِ وَ الْفِضةِ»؛ مردم مانند معادن طلا و نقره هستند.(الكافي، ج8، ص177) آنچه دین از ما می‌خواهد حفظ کرامت‌مان است و آن کرامت انسانی که یک حیثیت معنوی مشترک است. 
امربه‌معروف بنا دارد این کرامت را حفظ و حراست کند؛ زیرا برخی انسان‌ها به‌ واسطه اینکه از کرامت خود خبر ندارند و به‌دلیل اطاعت از شیطان می‌خواهند آن کرامت را خدشه‌دار کنند، باید مورد تذکر قرار بگیرند. از آنجایی که امر به ‌معروف و نهی از منکر با کرامت انسانی رابطه تنگاتنگ دارد، باید به گونه‌ای باشد که آن کرامت را زیر سؤال نبرد. ضمن آنکه مدیران و والیان نیز باید تصمیمات‌شان معطوف به همین موضوع باشد؛ یعنی هر تصمیمی که می‌گیرند باید کرامت مردم خود، شهروندان جامعه خود و حتی کرامت دیگر انسان‌ها را در نظر بگیرند. امیرالمؤمنین(ع) در نامه به مالک‌ اشتر آورده است: «النَّاسُ صِنْفَانِ: إمَّا أَخٌ لَک فِی الدِّینِ، أو نَظِیرٌ لَک فِی الْخَلْقِ، یَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ، وتَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَل»؛ مردم دو گروه هستند که شما با آنها مواجه خواهید شد: یا از نظر ایمانی مثل شما هستند یا از نظرِ قیافه مانند شما هستند و هر کدام که باشد طبیعتاً شما وظیفه تکریم آنها را به عهده خواهید داشت!(نهج‌البلاغه، نامه ۵۳) حتی در جنگ هم باید مراقب باشیم روشی را پیش نگیریم که کرامت انسان‌های دیگر، ولو دشمنان‌مان از بین برود. درباره مواجهه با ناآگاهان آیات و روایات متعددی داریم که فصل مشترک آن برخورد و مواجه‌ای است در پرتو کرامت انسانی؛ زیرا آگاه کردن کسی‌‌ که نمی‌داند و مطلع نیست تکریم اوست.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات